آداب نماز - بـــاران
: منوي اصلي :
: درباره خودم :
: پيوندهاي روزانه :
: لوگوي وبلاگ :
: لينك دوستان من :
: لوگوي دوستان من :
: آرشيو يادداشت ها :
: نوای وبلاگ :
: جستجو در وبلاگ :
ادامه مطالب
و آنچه در این مقام باید دانست آن است که اکتفا نمودن به صورت نماز و قشر آن و محروم ماندن از برکات و کمالات باطنیّه آن، که موجب سعادات ابدیّه بلکه باعث جوار ربّ العزّة و مرقاة عروج به مقام وصول به وصال محبوب مطلق - که غایت آمال اولیاء و منتهاى آرزوى اصحاب معرفت و ارباب قلوب بلکه قرّة العین سیّد رسل صلّى اللّه علیه و آله است -"" از اعلى مراتب خسران و زیان کارى است که پس از خروج از این نشأه و ورود در محاسبه الهیّه موجب حسرتهایى است که عقل ما از ادراک آن عاجز است. ما تا در حجاب عالم ملک و خدر طبیعت هستیم از آن عالم نمىتوانیم ادراکى نماییم و دستى از دور بر آتش داریم. کدام حسرت و ندامت و زیان و خسارت بالاتر از آن است که چیزى که وسیله کمال و سعادت انسان و دواى درد نقایص قلبیّه است و در حقیقت صورت کمالیّه انسانیّه است، ما پس از چهل پنجاه سال تعب در راه آن از آن به هیچ وجه استفاده روحیّه نکرده سهل است، مایه کدورت قلبیّه و حجابهاى ظلمانیّه شود، و آنچه قرّة العین رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلم است موجب ضعف بصیرت ما گردد یا حسرتى على ما فرّطت فی جنب اللّه"".
پس اى عزیز، دامن همّت به کمر زن و دست طلب بگشاى و با هر تعب و زحمتى است حالات خود را اصلاح کن و شرایط روحیّه نماز اهل معرفت را تحصیل کن، و از این معجون الهى که با کشف تامّ محمدى صلّى اللّه علیه و آله براى درمان تمام دردها و نقصهاى نفوس فراهم آمده استفاده کن، و خود را تا مجال است از این منزلگاه ظلمت و حسرت و ندامت و چاه عمیق بعد از ساحت مقدّس ربوبیّت جلّ و علا کوچ ده و مستخلص کن و به معراج وصال و قرب کمال خود را برسان، که اگر این وسیله از دست رفت وسایل دیگر منقطع است: ان قبلت قبل ما سواها، و إن ردّت ردّ ما سواها. [1] و ما آداب باطنیّه این سلوک روحانى را به مقدار میسور و مقتضى بیان مىکنیم، شاید یکى از اهل ایمان را نصیبى از آن اتّفاق افتد، و این خود شاید موجب رحمت الهى و توجّه غیبى شود نسبت به این باز مانده از طریق سعادت و انسانیّت و مغلول در زندان طبیعت و انانیّت. انّه ولىّ الفضل و العنایة.
مقاله اولى در آدابى که در تمام حالات نماز بلکه در تمام عبادات و مناسک ضرور است و در آن چند فصل است.
فصل اوّل یکى از آداب قلبیّه در عبادات و وظایف باطنیّه سالک طریق آخرت، توجّه به عزّ ربوبیّت و ذلّ عبودیّت است ، و آن یکى از منازل مهمّه سالک است، که قوّت سلوک هر کس به مقدار قوّت این نظر است، بلکه کمال و نقص انسانیّت تابع کمال و نقص این امر است. و هر چه نظر انیّت و انانیّت و خودبینى و خودخواهى در انسان غالب باشد، از کمال انسانیّت دور و از مقام قرب ربوبیّت مهجور است. و حجاب خودبینى و خودپرستى از جمیع حجب ضخیمتر و ظلمانىتر است، و خرق این حجاب از تمام حجب مشکلتر وخرق همه حجب را مقدّمه است، بلکه مفتاح مفاتیح غیب و شهادت و باب الابواب عروج به کمال روحانیّت خرق این حجاب است. تا انسان را نظر به خویشتن و کمال و جمال متوهّم خود است، از جمال مطلق و کمال صرف محجوب و مهجور است، و اوّل شرط سلوک إلى اللّه خروج از این منزل است، بلکه میزان در ریاضت حق و باطل همین است. پس هر سالک که با قدم انانیّت و خودبینى و در حجاب انّیّت و خود خواهى طىّ منزل سلوک کند، ریاضتش باطل و سلوکش إلى اللّه نیست، بلکه إلى النفس است: مادر بتها بت نفس شما است". قال تعالى:وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرا الىَ اللَّه وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى اللَّه
هجرت صورى و صورت هجرت عبارت است از هجرت به تن از منزل صورى به سوى کعبه یا مشاهد اولیاء (ع)، و هجرت معنوى خروج از بیت نفس و منزل دنیا است إلى اللّه و رسوله، و هجرت به سوى رسول و ولىّ نیز هجرت إلى اللّه است. و ما دام که نفس را تعلّقى به خویش و توجّهى به انّیّت است مسافر نشده، و تا بقایاى انانیّت در نظر سالک است و جدران شهر خودى و اذان اعلام خود خواهى مختفى نشده، در حکم حاضر است نه مسافر و مهاجر.
(1) اگر (نماز) پذیرفته شد سایر اعمال پذیرفته مىشود، و اگر ردّ شد کارهاى دیگر (نیز) ردّ مىشود." فلاح السّائل، ص 127، به نقل از من لا یحضره الفقیه. در منبع اخیر روایت چنین است: أوّل ما یحاسب به العبد عن الصّلوة، فاذا قبلت قبل منه سائر عمله، و اذا ردّت علیه ردّ علیه سائر عمله. ج 1، "فضل الصّلوة"، باب 2، حدیث5
نوشته شده توسط : وحید