سفارش تبلیغ
صبا ویژن

 

 آذر1386 - بـــاران

روز عرفه

پنج شنبه 86 آذر 29 ساعت 1:57 صبح
<

دل در جوشش ناب عرفه، وضو می گیرد و در صحرای تفتیده عرفات، جاری می شود. آن جا که ایوان هزار نقش خداشناسی است. لب ها ترنم با طراوت دعا به خود گرفته و چشم ها امان خود را از بارش توبه، از دست داده اند. دل، بیقرار روح عرفات، حضرت اباعبدالله الحسین (ع) شده است. پنجره باران خورده چشم ها از ضریح اجابت، تصویر می دهد و این صحرای عرفات است که با کلمات روحبخش دعای امام حسین (ع) و اشک عاشقان او بر دامن خود اجابت را نقش می کند. اشک و زمزمه ما را نیز بپذیر، ای خدای عرفه.


نوشته شده توسط : وحید

[ نظر]


تصویر

سه شنبه 86 آذر 27 ساعت 2:3 عصر
<

 


نوشته شده توسط : وحید

[ نظر]


سالروز شهادت امام باقر (ع)

سه شنبه 86 آذر 27 ساعت 1:20 صبح
<

 

 

 شهادت امام باقر (علیه السلام)
این واقعیتی است که خاندان پیامبر(صلی الله علیه وآله) رادر روزسقیفه کشتند وقتل ومسمومیت آنهارا رد طول تاریخ ازآن زمان رقم زدند واین مسأله ای است که حضرات معصومین (علیهم السلام) درگفته ها واظهار نظرهای خود بارها ازآن سخن گفته اند.
وبدین سان امام باقر(علیهم السلام) ودرپی او امام صادق(علیهم السلام) ودیگران درصف وخطی قراردارند که فرجام شان شهادت است واین مسأله ای است که ازخود آنها نقل شده :
مامِنَّا اِلاَّ مَسمُومُ اَومَقتولُ «هیچک ازماامامان نسیت، جزآنکه مسموم ویامقتول است.» ...
ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : وحید

[ نظر]


وحدت حوزه و دانشگاه

جمعه 86 آذر 23 ساعت 9:35 عصر
<

وحدت حوزه و دانشگاه

چکیده: اگر جوهره اصلی انقلاب را به حق برخاسته از جنبه اسلامی و مردمی بودن آن بدانیم، قوام این دو عنصر ذاتی انقلاب تنها در سایه اتحاد و وحدت کلمه همه گروه‌ها از حوزوی و دانشگاهی و یا سایر گروه‌های مردمی دست یافتنی است. این مقاله به مقوله وحدت حوزه و دانشگاه می پردازد.

مقدمه
پیروزی انقلاب اسلامی در ایران نقطه عطف بزرگی بود که در رمز تحقق و شکل‌گیری آن نمی‌توان از سه عامل کلیدی وحدت کلمه، دین و نقش روحانیت متعهد با رهبری قاطع بنیان‌گذار این حرکت عظیم غافل شد. توطئه و جریانات انحرافی پس از پیروزی انقلاب که تاکنون بر سر راه انقلاب و مردم نمود یافته‌اند، نوعاً برخاسته از تحریکاتی است که از سوی قدرتهای بزرگ و یا مهره‌های داخلی آنان، خواه معاندان یا دوستان ناآگاه بوجود آمده تا به طریقی یک یا هر سه عامل کلیدی فوق را نشانه رفته و تضعیف نمایند اما آنچه تاکنون این توطئه‌ها را با شکست مواجه ساخته، آگاهی و رشد مذهبی ـ سیاسی ملت بزرگ ماست که توانسته است رسالت تاریخی خود را با آن همه مشکلات و کارشکنی‌ها و فشارهای سیاسی ـ اقتصادی و نظامی تحمل نموده و به نحو احسن به پیش برد. اگر جوهره اصلی انقلاب را به حق برخاسته از جنبه اسلامی و مردمی بودن آن بدانیم، قوام این دو عنصر ذاتی انقلاب تنها در سایه اتحاد و وحدت کلمه همه گروه‌ها از حوزوی و دانشگاهی و یا سایر گروه‌های مردمی دست یافتنی است.

وحدت از دیدگاه امام خمینی
یکی از ارکان محوری اندیشه و خط مشی عملی امام خمینی(ره) علیرغم برخورداری ایشان از ابعاد وجودی سترگ و منحصر به فرد، تأکید بر «وحدت» و حضور و تداوم آن بود. برخلاف تصور دشمنان، در مکتب نظری و عملی امام(ره) وحدت یک تاکتیک یا ابزار مصلحتی و مقطعی برای پیشبرد اهداف و مقاصد سیاسی انقلاب اسلامی نبود. بلکه جوهره درک وی از عزّت و اقتدار مسلمین و ماهیت اجتماعی و سیاسی بودن مکتب اسلام و تعبد معرفت شناسانه ایشان از اصول و کلمات تعالم قرآنی و دینی، به مسئله وحدت آن‌چنان جایگاهی بخشیده بود که پایه‌های نهضت مبارزاتی خود را بر اساس آن بنا نمود. تأکید ایشان بر مسئله وحدت و نفی نگرش تاکتیکی یا مصلحتی به آن را می‌توان از این موضوع استنباط کرد که در تاریخی‌ترین سند به جای مانده از ایشان مخالفت صریح خود را با تفرقه علما در مقاصد اسلامی اعلام نمودند. این مسئله که حدود 44 سال قبل از موضوعیت رهبری سیاسی ایشان نگاشته شده است به وضوح حاکی از عمق اعتقادی ایشان به عظمت و اهمیت مسئله وحدت است.
ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : وحید

[ نظر]


کدام عرفان ؟

سه شنبه 86 آذر 20 ساعت 1:52 عصر
<

برای عرفان حقیقی که اولیای حق هستند، و اصحاب هدایت یافته آنان، بسیار غریب است که در این روزگار لفظ «عرفان» و صفت«عرفانی»، نه تنها بدون تناسب با معانی حقیقی آنها استعمال می شوند، که اصلا اطلاق این الفاظ اصطلاحا بر اموری است که صراحتا با کفر و بی دینی و الحاد ملازمند. به راستی در میان این جماعت کسی نیست که حتی معنای عرفان را در فرهنگ لغات دیده باشد؟… و یا آنکه این جماعت از شدت عرفان (!) به معنای بلندی دست یافته اند که عقل عرفای حقیقی بدان نمی رسد؟ اگر وضع اولیهً لفظ عرفان برای دلالت بر معنای معرفت حق است، پس چه رخ داده که این لفظ در روزگار ما با هر کفر و شرک و الحادی جمع می شود جز معرفت حق؟… و این مجامع هنری لفظ عرفان را با معنای حقیقی آن به کار برد، باید یقه اش را گرفت و پرسید: « مگر تو از پشت کوه آمده ای که نمی دانی دیگر سال های سال است که کسی لفظ عرفان را با این معنی به کار نمی برد؟ »
به راستی این کدام عرفان است که خروش سازهای سنتی را بدان نسبت می دهند؟ این کدام عرفان است که فقط با خرامیدنی کبک وار و غمزه های بصری (!) و کرشمه های روشنفکر مآبانه و مختصری ریای خالصانه (!) می توان به آن دست یافت، هر چند آدم شب را تا سحر، نه در محراب عبادت، که پای بساط دود و دم و پیاله های پی در پی بگذراند و کپه مرگ را هنگامی بگذارد که خروس ها سبّوحٌ قدّوس می گویند و بعد هم تا لنگ ظهر مثل دیو خرناسه بکشد و… چه می گویم؟ این کدام عرفان است که نه تنها با کفر و شرک و الحاد جمع می شود که اصلا با اعتقاد به خداوند و معاد باطل می گردد؟
ادامه مطلب...

نوشته شده توسط : وحید

[ نظر]


آداب نماز

دوشنبه 86 آذر 19 ساعت 11:36 عصر
<

 

 ادامه مطالب

و آنچه در این مقام باید دانست آن است که اکتفا نمودن به صورت نماز و قشر آن و محروم ماندن از برکات و کمالات باطنیّه آن، که موجب سعادات ابدیّه بلکه باعث جوار ربّ العزّة و مرقاة عروج به مقام وصول به وصال محبوب مطلق - که غایت آمال اولیاء و منتهاى آرزوى اصحاب معرفت و ارباب قلوب بلکه قرّة العین سیّد رسل صلّى اللّه علیه و آله است -"" از اعلى مراتب خسران و زیان کارى است که پس از خروج از این نشأه و ورود در محاسبه الهیّه موجب حسرتهایى است که عقل ما از ادراک آن عاجز است. ما تا در حجاب عالم ملک و خدر طبیعت هستیم از آن عالم نمى‏توانیم ادراکى نماییم و دستى از دور بر آتش داریم. کدام حسرت و ندامت و زیان و خسارت بالاتر از آن است که چیزى که وسیله کمال و سعادت انسان و دواى درد نقایص قلبیّه است و در حقیقت صورت کمالیّه انسانیّه است، ما پس از چهل پنجاه سال تعب در راه آن از آن به هیچ وجه استفاده روحیّه نکرده سهل است، مایه کدورت قلبیّه و حجابهاى ظلمانیّه شود، و آنچه قرّة العین رسول اکرم صلّى اللّه علیه و آله و سلم است موجب ضعف بصیرت ما گردد یا حسرتى على ما فرّطت فی جنب اللّه"".

پس اى عزیز، دامن همّت به کمر زن و دست طلب بگشاى و با هر تعب و زحمتى است حالات خود را اصلاح کن و شرایط روحیّه نماز اهل معرفت را تحصیل کن، و از این معجون الهى که با کشف تامّ محمدى صلّى اللّه علیه و آله براى درمان تمام دردها و نقصهاى نفوس فراهم آمده استفاده کن، و خود را تا مجال است از این منزلگاه ظلمت و حسرت و ندامت و چاه عمیق بعد از ساحت مقدّس ربوبیّت جلّ و علا کوچ ده و مستخلص کن و به معراج وصال و قرب کمال خود را برسان، که اگر این وسیله از دست رفت وسایل دیگر منقطع است: ان قبلت قبل ما سواها، و إن ردّت ردّ ما سواها. [1] و ما آداب باطنیّه این سلوک روحانى را به مقدار میسور و مقتضى بیان مى‏کنیم، شاید یکى از اهل ایمان را نصیبى از آن اتّفاق افتد، و این خود شاید موجب رحمت الهى و توجّه غیبى شود نسبت به این باز مانده از طریق سعادت و انسانیّت و مغلول در زندان طبیعت و انانیّت. انّه ولىّ الفضل و العنایة.

 

مقاله اولى در آدابى که در تمام حالات نماز بلکه در تمام عبادات و مناسک ضرور است‏ و در آن چند فصل است.

فصل اوّل یکى از آداب قلبیّه در عبادات و وظایف باطنیّه سالک طریق آخرت، توجّه به عزّ ربوبیّت و ذلّ عبودیّت است ، و آن یکى از منازل مهمّه سالک است، که قوّت سلوک هر کس به مقدار قوّت این نظر است، بلکه کمال و نقص انسانیّت تابع کمال و نقص این امر است. و هر چه نظر انیّت و انانیّت و خودبینى و خودخواهى در انسان غالب باشد، از کمال انسانیّت دور و از مقام قرب ربوبیّت مهجور است. و حجاب خودبینى و خودپرستى از جمیع حجب ضخیم‏تر و ظلمانى‏تر است، و خرق این حجاب از تمام حجب مشکلتر وخرق همه حجب را مقدّمه است، بلکه مفتاح مفاتیح غیب و شهادت و باب الابواب عروج به کمال روحانیّت خرق این حجاب است. تا انسان را نظر به خویشتن و کمال و جمال متوهّم خود است، از جمال مطلق و کمال صرف محجوب و مهجور است، و اوّل شرط سلوک إلى اللّه خروج از این منزل است، بلکه میزان در ریاضت حق و باطل همین است. پس هر سالک که با قدم انانیّت و خودبینى و در حجاب انّیّت و خود خواهى طىّ منزل سلوک کند، ریاضتش باطل و سلوکش إلى اللّه نیست، بلکه إلى النفس است: مادر بتها بت نفس شما است".  قال تعالى:وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِرا الىَ اللَّه وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلى‏ اللَّه 

 هجرت صورى و صورت هجرت عبارت است از هجرت به تن از منزل صورى به سوى کعبه یا مشاهد اولیاء (ع)، و هجرت معنوى خروج از بیت نفس و منزل دنیا است إلى اللّه و رسوله، و هجرت به سوى رسول و ولىّ نیز هجرت إلى اللّه است. و ما دام که نفس را تعلّقى به خویش و توجّهى به انّیّت است مسافر نشده، و تا بقایاى انانیّت در نظر سالک است و جدران شهر خودى و اذان اعلام خود خواهى مختفى نشده، در حکم حاضر است نه مسافر و مهاجر.

(1) اگر (نماز) پذیرفته شد سایر اعمال پذیرفته مى‏شود، و اگر ردّ شد کارهاى دیگر (نیز) ردّ مى‏شود." فلاح السّائل، ص 127، به نقل از من لا یحضره الفقیه. در منبع اخیر روایت چنین است: أوّل ما یحاسب به العبد عن الصّلوة، فاذا قبلت قبل منه سائر عمله، و اذا ردّت علیه ردّ علیه سائر عمله. ج 1، "فضل الصّلوة"، باب 2، حدیث5

(2) مادر بتها بت نفس شماست            زانکه آن بت مار و این بت اژدهاست.- مولوى


نوشته شده توسط : وحید

[ نظر]


آداب نماز

شنبه 86 آذر 17 ساعت 10:53 عصر
<

بسم اللّه الرحمن الرحیم الحمد للّه ربّ العالمین و صلّى اللّه على محمّد و آله الطّاهرین و لعنة اللّه على اعدائهم اجمعین من الآن إلى قیام یوم الدّین

امّا مقدّمه‏

بدان که از براى نماز غیر از این صورت معنایى است و غیر از این ظاهر باطنى است، و چنانچه ظاهر را در آدابى است که مراعات ننمودن آنها یا موجب بطلان نماز صورى یا نقصان آن گردد، همینطور از براى باطن آدابى است قلبیّه باطنیه که با مراعات ننمودن آنها نماز معنوى را بطلان یا نقصان دست دهد، چنانچه با مراعات آنها نماز داراى روح ملکوتى شود. و ممکن است پس از مراقبت و اهتمام به آداب باطنیّه قلبیّه، شخص مصلّى را نصیبى از سرّ الهى نماز اهل معرفت و اصحاب قلوب حاصل شود که آن قرّة العین اهل‏ سلوک"" و حقیقت معراج قرب محبوب است. و آنچه گفته شد که براى نماز باطن و صورت غیبیّه ملکوتیّه است، علاوه بر آن که موافق ضربى از برهان و مطابق مشاهدات اصحاب سلوک و ریاضت است، آیات و اخبار کثیره عموما و خصوصا نیز دلالت بر آن دارد، و ما به ذکر بعضى از آن این اوراق را متبرّک مى‏کنیم.

از آن جمله قول خداى تعالى است:یَوْمَ تَجِدُ کُلُّ نَفْسٍ مَا عَمِلَتْ مِنْ خَیْرٍ مُحْضَرا و ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ انَّ بَیْنَها وَ بَیْنَهُ أَمَدا بَعیدا . آیه شریفه دلالت کند که هر کسى اعمال خوب و بد خود را حاضر مى‏بیند و صورت باطنّیه غیبیّه آنها را مشاهده کند. چنانچه در آیه شریفه دیگر فرماید:وَ وَجَدُوا ما عَمِلوُا حاضِرا  و در آیه دیگر فرماید:فَمَنْ یَعْمَلْ مِثْقالَ ذَرَّةٍ خَیْرا یَرَه ... الخ"" دلالت کند بر آن که نفس اعمال را معاینه کند.

و اما احادیث شریفه در این مقام بیشتر از آن است که در این صفحات بگنجد و ما به ذکر بعض آن اکتفا مى‏کنیم.

از آن جمله در وسائل سند به حضرت صادق سلام اللّه علیه رساند، قال: من صلّى الصّلوات المفروضات فی اوّل وقتها و أقام حدودها، رفعها الملک الى السّماء بیضاء نقیّة، تقول: حفظک اللّه کما حفظتنى استودعتنی ملکا کریما.

و من صلاها بعد وقتها من غیر علّة و لم یقم حدودها، رفعها الملک سوداء مظلمة، و هی تهتف به: ضیّعتنی ضیّعک اللّه کما ضیّعتنی و لا رعاک اللّه کما لم ترعنی.

ترجمه : کسى که نمازهاى واجب را در اوّل وقت ادا کند و حدود آنها را حفظ نماید، فرشته آن را سپید و پاکیزه به آسمان برد. نماز (به نماز گزار) گوید: خدا تو را نگاه دارد همان گونه که مرا نگاه داشتى، مرا به ملکى بزرگوار سپردى. و کسى که نمازها را بى سبب به تأخیر اندازد و حدود آنها را حفظ نکند، فرشته نماز او را سیاه و تاریک به آسمان برد در حالى که نماز با صداى بلند به نماز گزار گوید: مرا ضایع کردى، خداى تو را ضایع کند آنچنانکه مرا ضایع کردى، و خدا تو را رعایت نکند، آنچنانکه تو مرا رعایت نکردى. - وسائل الشیعة، ج 3، ص 90، "کتاب الصّلوة"، "أبواب المواقیت"، باب 3، حدیث 17. (با اختلافى اندک)

دلالت کند بر آن که نماز را ملائکة اللّه بالا برند به سوى آسمان یا با صورت پاکیزه سفید. و آن در وقتى است که در اوّل وقت بجا آورد و ملاحظه آداب آن نماید، و در این صورت دعاى خیر به نمازگزار کند. و یا با صورت تاریک سیاه. و آن در وقتى است که آن را بى عذر تأخیر اندازد و اقامه حدود آن نکند، و در این صورت او را نفرین کند. و این حدیث علاوه بر آن که دلالت بر صور غیبیّه ملکوتیّه کند دلالت بر حیات آنها نیز کند، چنانچه برهان نیز قائم است بر آن و آیات و اخبار دلالت بر آن کند. چنانچه حق تعالى فرماید:و إنَّ الدّارَ الآخِرَةَ لَهِیَ الْحَیَوان .و به مضمون این حدیث شریف احادیث دیگرى است که ذکر آنها موجب تطویل است .

و از حضرت صادق سلام اللّه علیه روایت است که "چون بنده مؤمن داخل قبر شود، نماز در جانب راست او و زکات در جانب چپ او است، و خوبى او بر او سایه افکند و صبر در گوشه‏اى قرار گیرد، و چون دو ملکى که موکّل سؤالند داخل شوند، صبر به نماز و زکات و نیکویى گوید: با شما باد یارى رفیقتان و اگر شما عاجز شدید من با او هستم. و این حدیث شریف را در کافى شریف به دو طریق نقل فرموده و شیخ صدوق رحمه اللّه در ثواب الاعمال حدیث فرموده. و دلالت آن بر صور غیبیّه برزخیّه و حیات و شعور آنها واضح است. و احادیث تمثّل قرآن به صورت ملکوتیّه و تمثّل نماز بسیار است .

برگرفته از کتاب آداب‏الصلاة  حضرت امام خمینی ( ره )

      ادامه دارد ....


نوشته شده توسط : وحید

[ نظر]